تولد صدرا جووون

امروز تولد صدرا جوون بودو منم به همراه خاله فاطی جووون و مامانی و زن عمو سارا و نسرین جون  رفته بودیم تولدش !

صدرایی و مامانش خیلی خوشکل شده بودن  ما هم کادویی واسشون چرغ خواب دکوری که یه جورایی بازی فکری هم هستش گرفتیم

همه تو تولد میگفتن مامانی شمام  خیلی خوشکل شده میگفتن شبیه مامان پسرم نه دختر چون بشاش و خوشکل شدم تازه شاخ درآورده بودن که ماه هشتممه به خاطر اینکه اصلنی شکمم معلوم نیست گلم

شمام که ... آی آتیش سوزوندی شیطونک که نگو ، با آهنگ هایی که با باندهای بزرگ تو محوطه سالن می پیچید اومدی بالای شکمم و پایین بیا و کوتاه بیا هم نبودی همش میزدی به شکمم همین که آهنگ قطع میشد تو هم آروم میشدی و دوباره روز از نو و روزی از نو . اون لحظه فکر میکردم صدای بلند باند ها اذیتت میکنه واسه همین اونطوری میکنی ولی ... 

شبو اونقده خسته بودم که شترق افتادم تو حال و خوابیدم جلو تلویزیون این خاله فاطی ناقلا هم که یه قسمتی از شیطنت هاتون به ایشون رفته- آخه از ایشونم کم تیکه نخوردیم - آهنگ تولدی که تو براش ذوق میکردی رو - به اسم تکون بده- رو با صدای کم  باز کرد زیر گوشتو ن همین که آهنگ رو شنیدی چنان ذوقی کردی که تو تولد و با قدرت هر چه تمومتر با فاصله های کم میزدی تو شکمم همین که خاله فاطی شیطون بلا آهنگ رو قطع میکرد شما هم آروم میشدی خلاصه اون شبو حسابی خاله و دختر ناقلایی دست به دست هم سر به سرم گذاشته بودین دیگه



نظرات 1 + ارسال نظر
پرستش جمعه 9 مرداد 1394 ساعت 12:44 http://khoda15.blogsky.com/

سلام...وای خدای من شما نی نی تو راهی داری مبارک انشاالله سالم و سلامت باشه خدا همراهت

بعلللله خیلی ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.